20 فیلم برتر درباره رییس جمهورهای آمریکا از بدترین تا برترین

به گزارش مجله سرگرمی، قرار است با 20 فیلم درباره رییس جمهورها آشنا شوید که بخش های مهمی از تاریخ آمریکا را روایت می نمایند. رییس جمهورهایی که هر کدام ویژگی های مجذوب کننده و منحصربه فرد خود را دارند و ماجراهایی شنیدنی رقم زده اند.

20 فیلم برتر درباره رییس جمهورهای آمریکا از بدترین تا برترین

یکی از ابعاد مهمی که در فیلم های سیاسی با موضوع رؤسای جمهور ساخته می گردد، جایگاه و مقام مهم و ارزشمند ریاست جمهوری است. جایگاهی که طی سال های اخیر دچار تزلزل شده. وقتی قرار است ماجرای زندگی یک رییس جمهور را روایت کنیم، تمام ابعاد زندگی او تحت تأثیر مسندی خواهد بود که در آینده بر آن تکیه خواهد زد. انگار هر عمل و هر تصمیم اشتباه و درستی که می گیرد مقدمات شکل گیری راستای است که او را به دفتر ریاست جمهوری می رساند و همه چیز را با این فیلتر می بینیم. انگار هر کاری که در زندگی اشان می نمایند مهم تر و عظیم تر به نظر می رسد و هنگام دیدنی این فیلم ها در پی اشاره هایی هستیم از شخصیت درونی آن ها، از اخلاقیات و افکارشان تا بتوانیم به دیدگاهی تازه درباره آدم هایی برسیم که روزی بر مسند قدرت نشستند. تا بتوانیم درک کنیم آن ها هم مثل ما انسان هایی معمولی بوده اند و روی همین زمین زندگی نموده اند. انگار کل زندگی آن ها شبیه داستان شکل گیری و خاستگاه یک شخصیت داستانی معروف است و هر مقطعی که از سر گذرانده اند نقشی مهم در تصمیم عظیم و نهایی اشان داشته است.

البته بعد از ماجراهای عجیبی که دوران زمامداری دونالد ترامپ پیش آمد، سخت است دوباره به مقام ریاست جمهوری به نام جایگاهی مهم و ارزشمند نگاه کنیم، ولی نقطه اشتراک فیلم های این لیست، همین ارزش و جایگاهی است که برای ریاست جمهوری قائل است. در این فیلم ها می بینیم که چطور انسان های مختلفی که با مسائل شخصی و درونی خودشان درگیر هستند و نقص های آدمیزادی دارند، راستا رسیدن به این مقام را طی می نمایند و تضاد موجود در موقعیتشان همچنان باقی است. ممکن است آدم هایی که سراغ جایگاه ریاست جمهوری می آیند مسائل و نقص هایی داشته باشند، ولی ارزش و مقام این جایگاه همچنان دست نخورده باقی می ماند.

شاید تمام آدم هایی که در لیست پیش رو می بینید مردان عظیم و قابل احترامی نباشند، ولی همگی جایگاه عظیمی داشته اند، مردانی با قدرت و نفوذی ویژه.

20. هاید پارک در هادسون (Hyde Park on Hudson)

  • محصول: 2012
  • کارگردان: راجر میچل
  • بازیگران: بیل موری، لورا لینی، اولیویا کولمن
  • امتیاز راتن تومیتوز: 37%

بیل موری احتمالا قصد داشته با ایفای نقش فرانک روزولت در این فیلم به اسکار برسد، ولی پروژه اشتباهی را انتخاب نموده بود. فیلم یک درام تاریخی شوخ و شنگ بود که خیلی خودش را جدی نمی گرفت و تصویری مضحک از رییس جمهور آمریکا نشان می داد. مردی که مسؤولیت های مهمش را روی هوا نگه می داشت تا با لورا لینی رابطه برقرار کند. صحنه های این چنینی فیلم تا مدت ها در فکرتان می ماند، ولی نه به خاطر خوب بودنشان، از فرط غریب و نامأنوس بودنشان.

بیل موری بد بازی ننموده، ولی شخصیتش کاریکاتوری، تک بعدی و بدون پرداخت و ظرافت است. این فیلم احتیاج به فکر و برنامه و شخصیت پردازی بیشتری داشت و سازندگانش خیلی روی آن انرژی نگذاشته بودند. البته اگر سازندگان بیشتر از این فکر می کردند و کمی مغزشان را به کار می بستند، متوجه می شدند که اصلا ساختن این فیلم کار درستی نیست و بیخیالش می شدند.

داستان درباره فرانک روزولت و رابطه اش با یکی از اقوام دورش به نام دیزی است و سفری که پادشاه و ملکه بریتانیا سال 1939 به نیویورک ترتیب دادند.

19. فرشته های نیکوتر (The Better Angels)

  • محصول: 2014
  • کارگردان: ای جی ادواردز
  • بازیگران: جیسون کلارک، دایان کروگر، وس بنتلی
  • امتیاز راتن تومیتوز: 45%

در این فیلم که به تهیه نمایندگی ترنس مالیک ساخته شده است، بازیگری تازه نفس به نام بریدون دنی نقش نوجوانی های آبراهام لینکلن را بازی می نماید. در فیلم داستان کودکی های لینکلن را می بینیم که به همراه مادر و پدرش در ایندیانا زندگی می نماید.

نویسنده و کارگردان فرشته های نیکوتر ای.جی. ادواردز است که در فیلم های اخیر ترنس مالیک تدوینگر بوده و حس وحال فیلمش را شبیه دنیای ترنس مالیک در آورده. دوربین بین شخصیت ها سیال است و روان و رها می چرخد و تصاویر سیاه و سفید جلوه ای خیره نماینده به ماجراها بخشیده. نکته جالب فیلم، تصویر کردن شخصیت های واقعی شبیه نمادهای اسطوره ای است و استعاره ها و ارجاعاتی که دارد. کسی نگفته که نمی توانیم درباره شخصیت های تاریخی و زندگی اشان فیلم های استعاری بسازیم، ولی فرشته های نیکوتر کمی زیاده روی نموده و در این ایده هایش غرق شده است. برای همین شخصیت های ملموس و باورپذیری در آن نمی بینیم و مجبوریم با اسطوره شناسی و دنیا ویژه آن کنار بیاییم.

فیلم تصویری تازه یا دیدگاهی تازه نسبت به آبراهام لینکلن و زندگی اش نشانمان نمی دهد و کوششی هم در این زمینه نداشته است.

18. ال بی جی (LBJ)

  • محصول: 2016
  • کارگردان: راب رینر
  • بازیگران: وودی هارلسون، جنیفر جیسون لی، بیل پولمن
  • امتیاز راتن تومیتوز: 58%

مردی که همواره آرزوی رییس جمهور شدن داشت، ولی شوربختانه وقتی به مقام فرماندهی کل قوا می رسید که رییس جمهور محبوب ملت به قتل می رسید و همه در شوک و بهت و حیرت به سر می بردند.

فیلم ال بی جی این ایده و بحران عمیق را دستمایه قرار داده و ماجرای لیندون بینز جانسون (با بازی وودی هارلسون) را روایت نموده است. مردی جاه طلب و مصمم که پیروز نمی شد خودش به مقام ریاست جمهوری دست پیدا کند و به جایش معاون جان اف کندی شد، رییس جمهوری کاریزماتیک که جایگاهش دور از دسترس او به نظر می رسید و محبوبیتش غیر قابل تکرار.

وودی هارلسون کوشش نموده تا تصویری آسیب پذیر و همدلی برانگیز از لیندون جانسون نشان دهد و تا حدود زیادی هم پیروز عمل نموده است و فیلم تنش موجود در زندگی و تصمیمات او را با ظرافت خاصی به تصویر کشیده تا موقعیت و جایگاه او را درک کنیم. مردی که زیر سایه رییس جمهوری مثل کندی و خانواده پرنفوذ و پرسابقه اش نهاده شده و حالا باید بعد از ترور او جایش بنشیند.

فیلم با وجود تمام نکات مثبتی که دارد، نتوانسته است از تمام پتانسیل هایش استفاده کند و تا چندقدمی یک فیلم درجه یک می ایستد. انگار همه چیزش زود به نتیجه می رسد و در موقعیت های پیچیده اش عمیق نمی گردد تا بحران های این شخصیت را بهتر درک کنیم و بفهمیم چطور در این شرایط نهاده شده است.

17. الویس و نیکسون (Elvis & Nixon)

  • محصول: 2016
  • کارگردان: لیزا جانسون
  • بازیگران: کوین اسپیسی، مایکل شانون، کالین هنکس
  • امتیاز راتن تومیتوز: 77%

زمان اکران این فیلم، بیشتر تبلیغات حول مایکل شنون و تصویر دیوانه واری بود که از الویس پریسلی نشان داد، ولی حضور کوین اسپیسی در نقش ریچارد نیکسون هم از آن اتفاق های جالبی است که همواره نخواهد افتاد.

البته نیکسونی که کوین اسپیسی بازی کرد خیلی شرور و بدذات به نظر نمی رسد و بیشتر شبیه آدم مستأصل و رقت انگیزی است که دست به هر کوششی می زند نتیجه عکس می گیرد.

ماجرای دیدار معروف نیکسون و الویس پرسلی آن طور که انتظارش را داشتیم تصویر نشده و انگار چیزی کم است. داستان الویس پرسلی مجذوب کننده تر و گیراتر در آمده ولی از سوی دیگر کوین اسپیسی به نظر می رسد بیشتر ادای نیکسون را در می آورد تا اینکه نقش او را به تصویر بکشد.

16. آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام (Abraham Lincoln: Vampire Hunter)

  • محصول: 2012
  • کارگردان: تیمور بکمامبتوف
  • بازیگران: بنجامین واکر، مری الیزابت وینستید، دومینیک کوپر
  • امتیاز راتن تومیتوز: 34%

یک دوره ای داستان هایی که روایت های تاریخی و ادبی مشهور را با ژانر ترسناک و خون آشام ها و زامبی ها تلفیق می کرد حسابی رواج پیدا نموده بود. فیلم هایی مثل غرور و تعصب و زامبی ها (Pride and Prejudice and Zombies). دیدنی آثار این چنینی تجربه مفرح و سرگرم نماینده ای است و اگر حسش را داشته باشید، برایتان جالب خواهد بود.

در این فیلم شانزدهمین رییس جمهور آمریکا را به شکل یک شکارچی خون آشام تصویر نموده اند که با تبر و شمشیر و انواع و اقسام سلاح ها به جان این هیولاهای خون خوار می افتد. داستان ترکیب عجیب و غریبی است از شخصیت های تاریخی واقعی و ماجراهای فانتزی و ترسناک که با خشونت دیوانه واری روایت شده. همان طور که از عملکرد ضعیفش در گیشه پیداست، این تلفیق های جنون آمیز به مذاق مخاطبان خوش نیامد و خیلی ادامه دار نشد. در این فیلم هم دیگر زیاده روی نموده بودند و با این تصور که دیدنگران از دیدن یک آبراهام لینکلن بزن بهادر که دمار از روزگار خون آشام ها در می آورد لذت خواهند برد، تعادل و توازنی در استفاده از این مؤلفه ها خرج نکردند و نتیجه اش فیلمی شد که ماندگار نیست و بعد از دیدن فراموشش می کنیم.

15. جفرسون در پاریس (Jefferson in Paris)

  • محصول: 1995
  • کارگردان: جیمز آیوری
  • بازیگران: نیک نولتی، گویینیت پالترو، تاندی نیوتون
  • امتیاز راتن تومیتوز: 31%

فیلمی که نقطه پایانی بود بر کمپانی فیلم سازی Merchant Ivory و تولیدات تحسین شده و جایزه بگیرشان. جفرسون در پاریس فیلم درهم و برهم و نامتجانسی است که بخش های مختلفش با هم نمی خواند، ولی ایده های مجذوب کنندهی در این میان وجود دارد که دیدنیش را مجذوب کننده نموده است.

فیلم ماجرای دوران سفارت توماس جفرسون را در فرانسه روایت می نماید، یعنی یکی دو دهه پیش از اینکه رییس جمهور گردد. داستان درباره رابطه عاشقانه ای است که توماس جفرسون با دو زن مختلف برقرار می کرد؛ یکی با زنی نقاش به نام ماریا کاس وی (گرتا اسکاچی) و دیگری برده جفرسون سالی همینگز (تاندی نیوتون).

نقش توماس جفرسون را نیک نولتی بازی نموده و ما او را در حالی می بینیم که عزادار همسرش است و در سردرگمی و بی هدفی به سر می برد و هم زمان که می خواهد با مسائل شخصیش کنار بیاید، باید به معضلات کشوری برسد که در حال توسعه است و مردمش با هم کنار نمی آیند.

چنین ایده و داستانی فرصت خوبی بود تا به درونیات و شک و تردیدهای یکی از بنیان گذاران آمریکا بپردازند، ولی جفرسون در پاریس در شخصیت پردازی و توسعه داستان ضعیف عمل نموده است و نتوانسته تأثیر ماندگاری روی فکر مخاطبان بگذارد.

14. بَری (Barry)

  • محصول: 2016
  • کارگردان: ویکرام گاندی
  • بازیگران: دوون ترل، آنیا تیلور جوی، اشلی جاد
  • امتیاز راتن تومیتوز: 80%

فیلمی که گذشته و داستان سال های جوانی باراک اوباما را روایت می نماید و چهل وچهارمین رییس جمهور آمریکا را در دوران دانشجویی اش نشان می دهد (با بازی دِوون ترل). باراک اوبامایی جوان که در نیویورک زندگی می نماید می خواهد جایگاهش را در این شهر عظیم و شلوغ و پرماجرا پیدا کند. داستانی عاشقانه هم در وسط فیلم جریان دارد (آنیا تیلور جوی نقش یکی از همکلاسی های اوباما را بازی می نماید) ولی تمرکز اصلی داستان روی شخصیت باراک اوباما و کوشش او برای پیدا کردن هویت شخصی خودش است و دردسرهایی که برای حفظ جایگاهش به نام یک انسان مستقل می کشد. اوباما با موقعیت های چالش برانگیزی رو به رو است و می خواهد کنار همکلاسی های سفید پوست و رنگین پوستش احساس راحتی کند بدون اینکه قضاوت گردد و به خاطر جایگاه اجتماعی یا فرهنگی و مذهبیش از بقیه جدا بیفتد.

فیلم در ارائه تصویری زمینی و انسانی و ملموس از مردی که اولین رییس جمهور رنگین پوست آمریکا شد خوب عمل نموده است، ولی با توجه به هم زمانی اکرانش با ماه های آخر ریاست جمهوری اوباما، نتوانسته سراغ مضامین چالش برانگیزتری برود و سؤال های جدی تری طرح کند.

دیدنی بری در این دوره و زمانه برای مخاطبان جالب خواهد بود و با مردی جوان آشنا می شوند که زندگی و انتخاب هایش راستا دستیابی او را به کاخ سفید هموار کرد و دیدن دوران دانشجویی و جوانی او مجذوب کننده و کنجکاوی برانگیز است.

13. سرخدمتکار (The Butler)

  • محصول: 2013
  • کارگردان: لی دنیلز
  • بازیگران: فارست ویتاکر، رابین ویلیامز، آلن ریکمن
  • امتیاز راتن تومیتوز: 72%

این فیلم لی دنیلز درباره سرخدمتکاری با بازی فارست ویتاکر است که در کاخ سفید کار می نموده و در دوران ریاست جمهوری افراد زیادی حضور داشته است و در همین حین سعی داشته به خانواده اش هم برسد و بچه هایش را عظیم کند. سرخدمتکار در بخش هایی از نمایش تصویری واقع گرایانه سرباز زده ولی در بخش هایی کوششش برای ثبت و ضبط اتفاق های مهم قابل احترام است. خدمتکارِ داستان در دوره های ملتهبی از تاریخ آمریکا حضور داشته و با رییس جمهورهای معروف و مطرحی سروکار داشته است که هر کدام را در فواصل مختلف فیلم می بینیم.

البته فیلم در جاهایی که سراغ رییس جمهورهای مختلف می رویم کمی می لنگد و به نظر می رسد هدف کارگردان بیشتر از ارائه فصلی مختصر از ریاست جمهوری آن ها، نشان دادن بازیگرهای چهره و معروف بوده است. مثلا آیزنهاوری که رابین ویلیامز بازی نموده یا ریچارد نیکسون با بازی جان کیوزاک عجیب و نامأنوس به نظر می رسند و از سوی دیگر رونالد ریگان با بازی آلن ریکمن جای کار بیشتری داشته است و انگار ماجراهای ناگفته اش روی هوا می ماند.

کاش می شد یک فیلم کامل با بازی آلن ریکمن در نقش رونالد ریگان می دیدیم.

12. دیک (Dick)

  • محصول: 1999
  • کارگردان: اندرو فلمینگ
  • بازیگران: کریستن دانست، میشل ویلیامز، رایان رینولدز
  • امتیاز راتن تومیتوز: 71%

در این فیلم کمدی مضحک و بامزه ماجرای رسوایی واترگیت را از دید دو دختر جوان بازیگوش (کریستن دانست و میشل ویلیامز) می بینیم که بیشتر از آنچه به نظر می رسد باهوش و زبر و زرنگ هستند. دیک فیلمی است که باید در حد و میزان خودش و یک کمدی نه چندان تند و تیز دیده گردد و اگر با نگاه انتقادی سراغش بروید و انتظار نقدهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد سرخورده خواهید شد. خود فیلم هم ادعایی فراتر از سرگرم کردن مخاطب ندارد و به خوبی از پس آن برآمده است.

دن هدایا در نقش ریچارد نیکسون ظاهر شده که با توجه به لحن و حس وحال فیلم، تصویری کاریکاتوری و دلقک معاب از رییس جمهوری پارانویید نشان داده که به همه چیز مشکوک است و آرامش ندارد. در هر صورت کاراکتر نیکسون در فیلم نقش چندانی ندارد و ستاره اصلی داستان زوج دانست و ویلیامز هستند و فیلم را با شخصیت های شوخ وشنگ و سرحالشان جلو می برند.

در کنار کریستن دانست و میشل ویلیامز بازیگران درجه یک دیگری هم حضور دارند که همگی در نقش های فرعی خوش درخشیده اند؛ مثل دیو فولی در نقش هالدمن، هری شیرر در نقش جی. گوردون لیدی، جیم بروئر در نقش جان دین و ویل فرل و بروس مک کولاچ در نقش هجویه ای از وودوارد و برنستین (روزنامه نگارانی که رسوایی واترگیت را افشا کردند و در همه مردان رییس جمهور با بازی رابرت ردفورد و داستین هافمن تصویر شدند) که دو آدم خنگ و بی کله هستند و نمی دانند کلا چه خبر است، ولی دوست دارند مدام جلو دوربین رسانه ها باشند.

11. ساوث ساید در کنار تو (Southside with You)

  • محصول: 2016
  • کارگردان: ریچارد تانی
  • بازیگران: پارکر ساویرز، تیکا سامپتر
  • امتیاز راتن تومیتوز: 92%

یکی دیگر از فیلم هایی که در سال های آخر ریاست جمهوری اوباما اکران شد و ماجرای زندگی او را روایت می کرد. در اینجا داستان اولین قرار عاشقانه باراک اوباما و میشل رابینسون را می بینیم تا متوجه شویم ازدواج این دو چگونه آغاز شد و چطور با هم کنار آمدند. سبک و مدل فیلم تا حدودی شبیه پیش از طلوع (Before Sunrise) است و تمرکز اصلی داستان روی همین شکل گیری رابطه است و عشق و علاقه ای که به تدریج بین پسر و دختر جوانی شکل می گیرد که بعدها رییس جمهور و بانوی اول آمریکا می شوند.

اولین فیلم بلند ریچارد تانی به لطف نقش آفرینی درخشان زوج اصلیش اثری قابل توجه از آب در آمده است. پارکر ساویرز تصویری درون گرا و تودار و مجذوب کننده از باراک اوباما ارائه داده و تیکا سامپتر در نقش میشل زنی مصمم و متکی به خود است.

البته بخش های زیادی از فیلم خیال پردازی های سازنده اش است و ماجراهایی را نشان می دهد که ما ته دلمان دوست داریم رخ داده باشد، دو مرغ عشقی را می بینیم که جوان هستند و کل زندگی و آینده اشان را پیش روی خودشان دارند. کارگردان در مقاطعی از فیلم کوشش نموده تا قرار عاشقانه این دو را زیادی خاص و ویژه جلوه دهد و اشاره هایی به آینده اشان در صحنه ها بگنجاند که خیلی حس خوبی نمی دهد. برای همین لحظاتی که رابطه و شیمی بین باراک و میشل به شکل طبیعی جلو می رود، حس بهتری داریم و بیشتر با آن ارتباط می گیریم.

10. پی تی 109 (PT109)

  • محصول: 1963
  • کارگردان: لسلی اچ. مارتینسن، لوییس مایلستون
  • بازیگران: کلیف رابرتسون، تای هاردین، رابرت کالپ
  • امتیاز راتن تومیتوز: 64%

این فیلم که اقدامات قهرمانانه جان اف کندی را طی دوران جنگ دنیای دوم دراماتیزه نموده، در زمان اکرانش (5 ماه پیش از ترور کندی در دالاس) به مقدس نمایی و ارائه تصویر غیرواقعی و اغراق شده از کندی متهم شد. حالا که به فیلم نگاه کنیم، می بینیم تصویر مثبت و قهرمانانه ای که از کندی نشانمان داده درست شبیه چیزی است که در 50 و اندی سال اخیر از او در فیلم های سینمایی مختلف دیده ایم، منتهی اینجا جوان تر است (البته گفتنی است که بازیگر نقش کندی یعنی کلیف رابرتسون حدود دو دهه از کندی واقعی عظیمتر بود). اصلا از بعد ترور کندی به این طرف در همه فیلم ها او را به نام قهرمان ملی آمریکا نشان می دهند و از ترور و مرگش به نام فاجعه ای دردناک یاد می نمایند. شاید جرم پی تی109 این بود که پیش از ترور کندی ساخته شد.

فیلم را با نظارت و حضور پدر کندی ساختند که مدتی به نام تهیه نماینده و مجری طرح در هالیوود فعالیت می کرد، پس جای تعجبی نداشت که در فیلم فقط از خوبی ها و دلاوری های پسرش گفته شد.

فیلم سرراست و استاندارد ساخته شده و دیدنیش به طرز غافلگیرنماینده ای لذت بخش است. اگر درباره رییس جمهور معروف و فقید آمریکا نبود و مثلا نام کندی را از آن حذف می کردیم، شاید خیلی راحت تر و بیشتر از دیدنش لذت می بردیم.

9. سیزده روز (Thirteen Days)

  • محصول: 2000
  • کارگردان: راجر دونالدسون
  • بازیگران: کوین کاستنر، بروس گرین وود، استیون کالپ
  • امتیاز راتن تومیتوز: 83%

در فیلم اسکاری تاریک ترین لحظات (Darkest Hour) که سال 2017 اکران شد ماجرای دشوارترین و پرچالش ترین دوران وینستون چرچیل را می دیدم که می بایست بحران مقابله با آلمان نازی را حل می کرد، فیلم سیزده روز هم رویکردی مشابه دارد و ماجرای جان اف کندی را روایت می نماید که باید طی چند هفته ملتهب و پرتنش با بحران کلاهک های هسته ای شوروی در کوبا رو به رو گردد. بروس گرین وود نقش یک جان اف کندی پیچیده و مرموز و محتاط که در تصمیم گیری هایش مردد و نامطمئن است را بازی نموده، ولی فیلم در واقع از زاویه نگاه مشاور امین و قابل اطمینان کندی یعنی کنث او دانل (با بازی کوین کاستنر) روایت می گردد.

سیزده ساعت داستان استراتژی و بحث و مناظره و تصمیمات چالش برانگیز و حیاتی است، فیلمی که انرژی جاری در صحنه هایش از دیالوگ های پرتنش و ایده ها می آید. برای همین شبیه یک نمایشنامه درجه یک و حرفه ای به نظر می رسد، ولی بازیگرانش با تمام وجود سعی نموده اند بطن و اساس داستان را درک نمایند و نقش آفرینی های تأثیرگذار ارائه دهند.

8. دبلیو (.W)

  • محصول: 2008
  • کارگردان: اولیور استون
  • بازیگران: جاش برولین، الیزابت بنکس، جیمز کرام ول
  • امتیاز راتن تومیتوز: 58%

همه فکر می کردند اولیور استون که از لیبرال های دو آتشه است با این فیلم حسابی از خجالت جرج بوش پسر در بیاید، ولی وقتی فیلم اکران شد فهمیدیم تصویری دلسوزانه از او نشانمان داده، از مردی که هیچ جوره برای نقش و جایگاه و سمتی که انگار در تقدیر و نام خانوادگیش نوشته شده، آماده نبوده. جاش برولین نقش جرج بوش را بازی می نماید که در اینجا مردی ساده است و نمی تواند به پیروزیت های عظیمی دست پیدا کند و وقتی غسل تعمیدش می دهند تصمیم می گیرد در زندگیش کار مهم و معنادار و ماندگاری انجام دهد.

البته اولیور استون درباره اطرافیان جرج بوش ملاطفت به خرج نداده و حسابی به آن ها تاخته است. مثلا کاندولیزا رایسی که تاندی نیوتون نقشش را بازی نموده با بی رحمانه ترین حالت ممکن تصویر شده و نوک پیکان انتقادهای استون سمت او و آدم های دیگری مثل اوست. در فیلم دبلیو می بینیم که وقتی یک آدم ساده لوح تحت تأثیر عده ای جنگ طلب قرار می گیرد و با اطلاعات ناقص و نادرست تصمیم گیری می نماید، چه فجایعی رخ می دهد. نکته جالبی که استون در فیلمش مطرح می نماید، خواسته های درونی و ذاتی جرج بوش است، اینکه او اساسا خودش دلش نمی خواسته رییس جمهور گردد و اصلا اگر در لیگ حرفه ای بیسبال می ماند و همان جا راستا زندگیش را ادامه می داد مسرور تر و راضی تر بود. به هر روی، دنیا بهای انتخاب نادرست او را پرداخت و به خاطر مردی که دلش نمی خواست روی جایگاه ریاست جمهوری بنشیند ولی دست تقدیر و سرنوشت او را نشاند، خیلی ها آسیب دیدند.

دبلیو نه هجویه است و نه سعی نموده جرج بوش را یک طرفه بکوبد، برعکس حس وحالی حسرت بار دارد و آدم با دیدنش برای او دل می سوزاند.

7. آمیستاد (Amistad)

  • محصول: 1997
  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: آنتونی هاپکینز، مورگان فریمن، متیو مک کانهی
  • امتیاز راتن تومیتوز: 77%

باز هم فیلمی که در آن وکلای سفید پوست برای نجات سیاه پوستان دست به کار می شوند تا زندگی اشان را نجات دهند. حداقل در این فیلم یک استیون اسپیلبرگ سرحال و چابک پشت دوربین بوده و آنتونی هاپکینز نقش آفرینی درخشانی در نقش جان کویینسی آدامز ارائه داده است. جان کویینسی آدامز رییس جمهور سابقی است که از بازنشستگی در می آید تا برای اقامت قانونی بی تعداد برده ای که در یک کشتی از آفریقا به آمریکا آمده اند کوشش کند.

اسپیلبرگ این فیلم را با همان رویکردی لیست شیندلر (Schindlers List) ساخت؛ در آنجا ماجرای هولوکاست را دستمایه قرار داد و اینجا موضوع برده داری را. هرچند به نظر می رسد این حیطه مناسب او نبوده و نتوانسته آن طور که باید و شاید به عمق مسأله بپردازد و سال های بعد فیلم سازهای سیاه پوست نشان دادند که بهتر می توانند این ماجراها را به تصویر بکشند.

با این حال صحنه های آنتونی هاپکینز فیلم دیدنی و ماندگار هستند، با دیدن او فراموش می کنید بازیگری است که نقش کویینسی آدامز را بازی می نماید، رییس جمهوری را می بینید که از تمام جملات و کلمات و اختیاراتش استفاده می نماید تا به مقاصد خوب و مثبت برسد.

6. رنگ های اصلی (Primary Colors)

  • محصول: 1998
  • کارگردان: مایک نیکولز
  • بازیگران: جان تراولتا، اما تامپسون، کیتی بیتس
  • امتیاز راتن تومیتوز: 81%

رنگ های اصلی در مناسب ترین زمان ممکن اکران شد؛ درست دو ماه قبل از اکران فیلم، ماجرای رسوایی لوینسکی و بیل کلینتون پیش آمد و داستان رییس جمهور خیرخواهی که به خاطر افراط و تفریط و غرایز کنترل نشدنیش دچار دردسر می شد، خیلی با وقایع روز هم خوانی داشت. اگرچه این هم زمانی و هم خوانی ها به فروش فیلم کمکی نکرد و در گیشه مغلوب شد.

جان تراولتا زمان بازی در این فیلم در اوج خودش قرار داشت و نقشی که بازی کرد و به شدت شبیه بیل کلینتون بود، کاراکتری کاریزماتیک به حساب می آمد که هم زمان دست گل های زیادی به آب می داد و نمی دانست چطور این بحران ها را حل نماید. اما تامپسون هم که نقشی معادل هیلاری کلینتون بازی نموده، تصویری مهربانانه از او نشان داده، رویکردی برخلاف رسانه ها که دو دهه بعد از این اتفاق ها و این فیلم نسبت به او داشتند. رنگ های اصلی غیر از اینکه در زمان خودش حسابی با اتفاقات روز هم خوانی داشت، به شکلی غریب با اتفاقات این چند ساله هم مرتبط است.

با دیدن این فیلم یادمان می آید که مردم آمریکا چقدر به کلینتون ها اعتماد داشتند و چگونه همگی سرخورده و دلسرد شدند.

5. فراست/نیکسون (Frost/Nixon)

  • محصول: 2008
  • کارگردان: ران هاوارد
  • بازیگران: مایکل شین، فرانک لانگلا، سم راک ول
  • امتیاز راتن تومیتوز: 93%

ماجرای جالب و نفس گیر درباره یک مجری انگلیسی که نه تنها ریچارد نیکسون بازنشسته را وادار کرد در برنامه و مصاحبه چالشی اش حاضر گردد، بلکه کاری کرد تا او جلو دوربین ها به جرایمش اعتراف کند. ران هاوارد این فیلم را مثل همه فیلم هایش ساخته، سرراست و استاندارد و دیدنیی و مجذوب کننده.

فرانگ لانگلا در نقش ریچارد نیکسون با اینکه شاید شباهت ظاهری زیادی با او نداشته باشد، درخشان و خیره نماینده ظاهر شده است و ما مردی را می بینیم که نفوذ و جایگاه و قدرت سابقش را با بدنامی از دست داده، ولی همچنان دلش نمی خواهد از حفظ ظاهر دست بکشد و تا آخرین لحظه خود را محق و درست جلوه می دهد. تا اینکه لحظه معروف اعتراف سر می رسد و می فهمیم چطور جلوی مجری سمج با بازی مایکل شین تسلیم می گردد.

جالب اینجاست که دونالد ترامپ هم در موقعیتی مشابه با مجری و خبرنگار شبکه NBC نهاده شد، ولی اعتراف او تغییر مهمی در پی نداشت. با دیدن این فیلم نسبت به دهه 60 احساس نوستالژی نمی کنید، بیشتر دلتان برای دوران قبل از ترامپ تنگ می گردد.

4. آقای لینکلن جوان (Young Mr. Lincoln)

  • محصول: 1939
  • کارگردان: جان فورد
  • بازیگران: هنری فوندا، آلیس بریدی، آرلین ویلان
  • امتیاز راتن تومیتوز: 100%

این فیلم تقریبا شبیه فیلم هایی است که درباره گذشته و خاستگاه ابرقهرمان ها می سازند، منتهی اینجا ابرقهرمان ماجرا آبراهام لینکلن است و قدرت مافوق بشری که باید کشف کند، شخصیت و جایگاه خودش است. این فیلم دادگاهی به کارگردانی جان فورد درباره آبراهام لینکلن جوانی با بازی هنری فوندا (که در آن موقع 34 ساله بود) است که باید از برادرانی بی گناه و متهم به قتل دفاع کند. فیلم ادعای بیش از این ندارد و آن چنان که به نظر می رسد جاه طلبانه نیست، ولی در همین حد خودش هم مجذوب کننده و دیدنی ظاهر شده و اتفاقا کم ادعا بودنش یکی از دلایل پیروزیتش است.

اگر فیلم را به نام یک تریلر دادگاهی دیدن کنید، مزیت هایش بیشتر به چشم می آید و تصویری که هنری فوندا از آبراهام لینکلن جوان نشان داده در فکرتان ماندگار خواهد بود. کاراکتر هنری فوندا در این فیلم تبدیل به الگو و نمادی شد تا در فیلم های آینده به آن رجوع نمایند و وکلا و سیاستمداران با وجدان و با اخلاق را با توجه به او به تصویر بکشند.

3. افتخار مخفی (Secret Honor )

  • محصول: 1984
  • کارگردان: رابرت آلتمن
  • بازیگران: فیلیپ بیکر هال
  • امتیاز راتن تومیتوز: 77%

گفته شده که ریچارد نیکسون از طرفداران جدی فیلم مَش (MASH) بوده است، ولی فکر نمی کنیم رابرت آلتمن آن چنان از ریچارد نیکسون خوشش می آمده. با این حال به نظر می رسد این کارگردان صاحب سبک سینما نکته ای کلیدی و حیاتی را درباره رییس جمهور بدنام و مغلوب شده آمریکا متوجه شده و فیلم افتخار مخفی (که آن را با اقتباس از نمایشنامه ای نوشته دونالد فرید و آرنولد ام. استون ساخت) را با نگاه به همین نکته کارگردانی نموده است.

فیلیپ بیکر هال در نقش ریچارد نیکسون ظاهر شده و تمام 90 دقیقه فیلم را جلو دوربین تنهاست و به اشتباهات و تصمیم های بد زندگیش فکر می نماید و حسرت می خورد و عصبانی می گردد. با دیدن فیلم کمی وسوسه می شویم تا کاراکتر نیکسون را با خود آلتمن مقایسه کنیم که در آن مقطع از نظر تجاری پیروز نبود و دور از جریان اصلی سینما قرار می گرفت و مثل نیکسون که عصبانی و خشمگین و با حسرت به گذشته اش نگاه می کرد، او هم نسبت به شرایط گذشته و حالش حس خوبی نداشت. شاید به همین علت فیلم افتخار مخفی حس وحالی تلخ و ناراحت نماینده دارد. ریچارد نیکسونی که اینجا می بینیم در پی جلب دلسوزی و ترحم ما نیست و بیشتر می خواهد به منتقدانش بتازد و تصویری را اصلاح کند که از خودش در فکر مردم جا خوش نموده.

افتخار مخفی به شدت متکی به صحنه و دیالوگ و تک گویی است و بیشتر شبیه یک نمایش و تئاتر است تا اثری سینمایی، ولی خشم و خروشی که در آن جریان دارد بسیار لذت بخش و رضایت بخش است و مخاطب را درگیر احساسات متناقضی می نماید. به ویژه در دقایق توفانی انتهایی.

2. نیکسون (Nixon)

  • محصول: 1995
  • کارگردان: اولیور استون
  • بازیگران: آنتونی هاپکینز، جوان آلن، جیمز وودز
  • امتیاز راتن تومیتوز: 75%

تاریخ سینما پر است از روایت داستان مردان جاه طلب و قدرت طلبی که به جایگاه های بلند و قدرتمند می رسند و در نهایت به علت همان کمبودها و نقصان هایی که جرقه کوشششان را برای رسیدن به این جایگاه ها زده بود، به زیر کشیده می شوند و رسوایی و بدنامی گریبانشان را می گیرد. نیکسون به میزان همشهری کین (Citizen Kane) یا خون به پا خواهد شد (There Will Be Blood) فیلم عظیم و شاهکاری نیست، ولی به خاطر کارگردانش اولیور استون و نگاه ویژه ای که به نیکسون داشته و بعلاوه نقش آفرینی آنتونی هاپکینز حائز اهمیت است.

اولیور استون اهل بهانه تراشی و خلق توجیه های عجیب وغریب برای شخصیت های سیاسی نیست و بدون تعارف و مصحلت اندیشی سراغ نقدشان می رود، ولی در نیکسون رویکرد متفاوتی داشته تا به ریشه یابی مسائل این رییس جمهور آمریکا بپردازد. اینکه بفهمیم چه چیزهایی باعث شد او چنین تصمیم های مخربی بگیرد و خودش را تا آخر عمر بدنام و سرافکنده کند. از نظر استون، نیکسون دچار خودکم بینی مفرط بوده و حسی از ناکارآمدی و بی کفایتی درونش وجود داشته که از کودکی تا عظیمسالی و زمانی که به ریاست جمهوری آمریکا رسید درونش ریشه دواند و ادامه یافت.

با چنین نگاه و رویکردی، ماجرای رسوایی واترگیت و نقش مشخص نماینده ای که در سرنوشت نیکسون ایفا می نماید ابعادی تازه تر می یابد. رسوایی و اتفاقی تلخ را می بینیم که آرام آرام روی تمام زندگی نیکسون سایه می اندازد و تحقیقاتی که در این زمینه ترتیب می دهند و یک سوم نهایی فیلم را به خودش اختصاص داده، تأثیرگذار و پرتنش به تصویر کشیده شده است. حس می کنید که نیکسون درگیر یک ویرانی و فروپاشی محتوم شده، یک نوع از هم گسیختگی که انگار از بدو تولد همراهش بوده و حالا به نقطه پایانیش نزدیک می گردد. این ماجرا برای سیاست مداری که قلبا و ذاتا تقدیرگرا بوده و اعتقاد داشته نتیجه اتفاق ها صرف نظر از انتخاب ها و تصمیم ها به شکست و فاجعه ختم خواهد شد، سنگینی و تلخی ویژه تری دارد.

بعد از دیدنی نیکسون نسبت به رییس جمهور بی آبروی آمریکا احساس تأسف و دلسوزی نمی کنید، ولی نمی توانید منکر ناراحتی و غمی شوید که در داستان زندگی تراژیکش جریان دارد. غرور و خشم و جاه طلبی مهارنشدنی این مرد هرگز نتوانست از اعتماد به نفس پایین و شک همیشگی به خودش پیشی بگیرد و هرچقدر امید داشت به شخصیت محکم تر و بهتری تبدیل گردد، برعکس به نقطه ای رسید که هیچ راهی برای خودش باقی نگذاشت.

1. لینکلن (Lincoln)

  • محصول: 2012
  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: دنیل دی لوییس، تامی لی جونز، سالی فیلد
  • امتیاز راتن تومیتوز: 89%

نبوغ و هوشمندنی فیلم استیون اسپیلبرگ که به گواه خیلی ها یکی از برترین ساخته های اوست، تصویری است که از آبراهام لینکلن نشانمان داد. اسپیلبرگ روی رهبری و سخن وری و اقدامات قهرمانانه لینکلن متمرکز نشده، هرچند هر سه این مؤلفه ها نقشی کلیدی در داستان فیلمش ایفا می نمایند. نقطه قوت لینکلن اسپیلبرگ، اعتقاد و اعتماد عمیقی است که به سیاست دارد، مردی را می بینیم که با تمام وجود به قانون و سازوکار دولت چنگ زده تا با استفاده از فرآیندهای قانونی تغییراتی اساسی و ساختاری در دنیا اطرافش به وجود بیاورد و اگر این هم جواب نداد، روی وجدان مردم حساب باز کند تا با شیوایی کلام و سخنرانی های قدرتمندش بر قلب و فکرشان اثر بگذارد.

حضور دنیل دی لوییس در نقش آبراهام لینکلن وزنه ای سنگین و عظیم بود که تمام ارزش های فیلم را چندبرابر می کرد، ولی دی لوییس نقشش را با این فکریت بازی نکرد. آبراهام لینکلنی که دنیل دی لوییس به آن جان بخشید شبیه یک آدم معمولی و خاکی و زمینی است که تمام کوششش را می نماید تا با استفاده از ابزارهای در اختیارش کار درست را انجام دهد.

فیلم اسپیلبرگ واقعا و عمیقا به مقام ریاست جمهوری و قانون و اقداماتی که قادر به اجرایشان است اعتقاد دارد و به دستاوردهایی که این جایگاه برای مردم به ارمغان می آورد.

منبع: vulture

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 24 مرداد 1400 بروزرسانی: 24 مرداد 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 151821

به "20 فیلم برتر درباره رییس جمهورهای آمریکا از بدترین تا برترین" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "20 فیلم برتر درباره رییس جمهورهای آمریکا از بدترین تا برترین"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید